اهمال‌کاری، موضوعی است که بسیاری از افراد، از جمله خود من، با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. برخلاف تصور عمومی، اهمال‌کاری صرفاً به معنای تنبلی نیست. در واقع، از دیدگاه روانشناسی، اهمال‌کاری اغلب ناشی از ترس از شکست، احساس ناکافی بودن و ناتوانی است. وقتی فردی احساس می‌کند که نمی‌تواند از پس یک کار برآید، یا از دوران کودکی با مقایسه‌های مداوم دیگران با او، اعتماد به نفس خود را از دست داده است، این احساسات درونی می‌شود و به اهمال‌کاری منجر می‌شود.

این صداهای منفی که در ذهن ما تکرار می‌شوند، از تجربیات کودکی و سرزنش‌های دیگران نشأت می‌گیرند. مثلاً وقتی در دوران ابتدایی معلم یا والدین ما را به خاطر ناتوانی در فهم یک مطلب سرزنش کردند، این صدا در ذهن ما به عنوان یک باور مرکزی باقی می‌ماند. این باور که ما ناتوانیم و نمی‌توانیم، در مواقع مختلف زندگی فعال می‌شود و منجر به اهمال‌کاری می‌گردد.

یکی از دلایل رایج اهمال‌کاری، این است که افراد معمولاً کارها را به تعویق می‌اندازند زیرا از ناتوانی در انجام آن‌ها می‌ترسند. به عنوان مثال، وقتی قرار است کتابی را مطالعه کنیم، ممکن است تنها بخشی از آن را شروع کرده و سپس رها کنیم. این رفتار ناشی از ترس از شکست است که به دلیل تجربیات قبلی در ذهن ما تثبیت شده است.

برای مقابله با اهمال‌کاری، لازم است که به جای تلاش برای انجام کارهای بزرگ و پیچیده، آن‌ها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم. مغز ما به طور طبیعی به کارهای کوچک واکنش بهتری نشان می‌دهد و وقتی یک کار بزرگ را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم، احتمال انجام آن بیشتر می‌شود. به عنوان مثال، اگر از شما خواسته شود که هزار کیلومتر پیاده‌روی کنید، مغز شما به دنبال بهانه‌ای برای اجتناب از آن خواهد بود. اما اگر از شما خواسته شود که تنها یک قدم بردارید، به راحتی آن را انجام می‌دهید.

یکی دیگر از مشکلات افراد کمال‌گرا این است که توقعات غیرواقعی از خود دارند. این افراد معمولاً به دنبال اثبات توانایی‌های خود به دیگران هستند و به همین دلیل به خود فشار زیادی وارد می‌کنند. به عنوان مثال، اگر از فردی کمال‌گرا خواسته شود که از چهار ساعت مطالعه در روز شروع کند، او ممکن است بخواهد بلافاصله به 10 ساعت مطالعه برسد. اما این فشار زیاد باعث می‌شود که مغز از کار فرار کند و فرد اهمال‌کاری کند.

راهکار اصلی برای مقابله با این مشکل، تقسیم کارها به بخش‌های کوچک و واقع‌بینانه است. اگر مغز ما یک کار را به عنوان یک چالش بزرگ ببیند، از آن فرار می‌کند. اما اگر آن را به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم، به راحتی قابل انجام خواهد بود. به عنوان مثال، اگر به جای تلاش برای خواندن یک کتاب 400 صفحه‌ای در یک روز، آن را به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم و هر بار تنها پنج دقیقه مطالعه کنیم، مغز ما این کار را به عنوان یک چالش بزرگ نمی‌بیند و به تدریج ادامه می‌دهد.

اهمال‌کاری یک الگوی رفتاری پیچیده است که از دوران کودکی شروع می‌شود و با گذشت زمان در ذهن ما تثبیت می‌شود. برای مقابله با آن، لازم است که ابتدا این باورهای ناکارآمد را شناسایی کنیم و سپس به تدریج الگوهای رفتاری جدید و مؤثری ایجاد کنیم. این روند زمان‌بر است و نیاز به تمرین و صبر دارد، اما در نهایت می‌تواند به بهبود عملکرد ما در زندگی کمک کند.

دانلود برنامه ۴ ماهه شروع کنکور از صفر

"*"فیلدهای ضروری را نشان می دهد

رشته تحصیلی :
پایه تحصیلی :