تفکر افسرده و استبداد بایدها از جمله مشکلاتی است که افراد در مواجهه با زندگی و چالشهای مختلف از جمله کنکور با آن روبهرو میشوند. در این نوع تفکر، فرد احساس میکند فقط دو گزینه پیش رو دارد و هیچ کدام از این گزینهها خوشایند نیستند. این حالت معمولاً فرد را در حالت اضطراب و افسردگی قرار میدهد و باعث کاهش انرژی و انگیزه میشود.این وضعیت باعث میشود فرد در موقعیتهایی قرار گیرد که یا باید صددرصد موفق باشد یا کامل شکست بخورد.
تعریف تفکر سیاه و سفید
یکی از بارزترین ویژگیهای تفکر افسرده این است که فرد خود را در وضعیتی میبیند که تنها دو انتخاب ممکن وجود دارد: یا صفر یا صد، یا موفقیت یا شکست. این نوع نگرش باعث میشود فرد نتواند به طور منطقی به مسائل نگاه کند و به جای جستجوی راهحلهای منطقی و متعادل، خود را در دو انتخاب سخت گرفتار ببیند. این دیدگاه به مرور زمان باعث خستگی ذهنی و ایجاد افکار منفی میشود که میتواند به افسردگی منجر شود.
تأثیر تفکر سیاه و سفید بر دانشآموزان کنکوری
دانشآموزان کنکوری نیز به این نوع تفکر مبتلا میشوند. مثلاً فردی فکر میکند اگر نتواند در آزمونهای آزمایشی نمره بالایی کسب کند، قطعاً در کنکور اصلی نیز موفق نخواهد شد. یا اگر در مطالعه روزانه نتواند 10 ساعت به طور پیوسته درس بخواند، پس به هیچ وجه موفق نخواهد شد. این تفکر میتواند باعث شود که دانشآموزان کنکور در مراحل ابتدایی شکست بخورند، زیرا انتظار دارند همه چیز از همان ابتدا کامل باشد و نمیتوانند اشتباهات و پیشرفتهای کوچک خود را بپذیرند.
استبداد بایدها
تفکر استبداد بایدها به معنای این است که فرد معتقد است همه چیز باید مطابق با اصول سخت و انعطافناپذیری باشد. دانشآموزی که با این نوع تفکر به کنکور نگاه میکند، ممکن است فکر کند که یا باید همه تستها را به درستی بزند، یا اصلاً مطالعه نکند. این نوع تفکر، به جای ایجاد پیشرفتهای کوچک و تدریجی، فرد را به سمت ناامیدی و بیتفاوتی سوق میدهد.
راههای مقابله با تفکر سیاه و سفید
یکی از روشهای مهم برای مقابله با این تفکر، این است که به جای تمرکز بر نتیجه نهایی، به پیشرفتهای تدریجی و کوچک اهمیت دهیم. به عنوان مثال، دانشآموزی که در ریاضی ضعیف است، باید به این واقعیت توجه کند که موفقیت در ریاضی با تلاشهای مستمر و تدریجی به دست میآید. هیچ کس از ابتدا توانایی حل همه مسائل را ندارد، بلکه با تمرین و استمرار، تواناییهای خود را بهبود میبخشد.
نتیجهگیری
تفکر افسرده و استبداد بایدها دو عامل مهم در کاهش انگیزه و انرژی فرد هستند. این نوع تفکر نه تنها باعث میشود که فرد خود را در محدودیتهای غیرواقعی قرار دهد، بلکه منجر به کاهش تلاش و انگیزه برای پیشرفت میشود. به جای افتادن در دام این تفکر، باید به پیشرفتهای کوچک و موفقیتهای تدریجی اهمیت داد و از تمام یا هیچ بودن فاصله گرفت.
این نوع نگرش میتواند به دانشآموزان کنکوری کمک کند تا با روحیه بهتر و انگیزه بیشتری به سمت اهداف خود حرکت کنند و با پذیرش اشتباهات و نواقص، بهبود مستمر خود را هدف قرار دهند.