کنترل شرایط روحی و بهبود خلقوخو یکی از چالشهای مهم در زندگی روزمره ماست. ، در این گفتگو بر اساس کتابی از جولی اسمیت، روانشناس بالینی، به بررسی راهکارهایی برای کنترل شرایط روحی پرداخته ایم. اسمیت در کتاب خود تجربیاتش را از جلسات تراپی گردآوری کرده و راهکارهایی را ارائه داده تا افراد بتوانند در مواجهه با احساسات منفی بهتر عمل کنند.
همه ما دچار نوسانات روحی میشویم
در طول زندگی، همه ما روزهایی را تجربه میکنیم که دچار بیحوصلگی و خلق پایین میشویم. میزان و شدت این حالات از فردی به فرد دیگر متفاوت است. برخی افراد ذاتاً شاد و پرانرژی هستند، در حالی که برخی دیگر بیشتر به بیحوصلگی و بداخلاقی دچار میشوند. بسیاری از ما این حالتها را بهعنوان نقصی در مغز خود میپذیریم و از تلاش برای تغییر آنها دست میکشیم. اما حقیقت این است که خلقوخو چیزی ثابت و از پیش تعیینشده نیست و میتوانیم آن را تغییر دهیم.
تأثیر عوامل بیرونی و درونی بر خلقوخو
وقتی با نوسانات خلقی روبرو میشویم، معمولاً مغز به دنبال دلیلی برای این احساسات میگردد. این بدخلقیها اغلب ناشی از عوامل متعددی هستند، مانند وضعیت بدن، روابط اجتماعی، سبک زندگی، رژیم غذایی، افکار و حتی خاطرات گذشته. مغز این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کرده و به نتیجهای میرسد که ممکن است بهصورت احساسات منفی ظاهر شود. با این حال، ما میتوانیم این چرخه معیوب را با تغییر در یکی از این عوامل، مانند تغییر رفتار یا افکار، کنترل کنیم.
تأثیر افکار و رفتار بر احساسات
کتابهای خودیاری اغلب بر تأثیر افکار بر احساسات و بالعکس تأکید دارند. اما تغییر افکار منفی، بهویژه در شرایط روحی بد، بسیار دشوار است. هنگامی که احساس ناراحتی یا بیحوصلگی میکنیم، معمولاً تمایل به انجام هیچ کاری نداریم. حتی فعالیتهایی که قبلاً برایمان لذتبخش بودند نیز جذابیت خود را از دست میدهند. این چرخه معیوب باعث میشود که احساسات منفی تشدید شوند و وضعیت روحی بدتر شود.
چرخه معیوب خلق و خو
احساسات، تأثیرات جسمی، رفتار و افکار چهار عنصر اصلی چرخه خلقوخو هستند. وقتی یکی از این عناصر تحت تأثیر قرار میگیرد، به سرعت سایر عناصر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. برای مثال، فردی که احساس بیحوصلگی و اندوه دارد، سطح انرژیاش کاهش مییابد و تمایل به انزوا پیدا میکند. این انزوا باعث میشود که افکار منفی مانند “من بازندهام” یا “من موفق نمیشوم” در ذهنش شکل بگیرد، که در نهایت احساسات منفی را تشدید میکند. برای خارج شدن از این چرخه، باید یکی از این عناصر را تغییر داد.
چگونه چرخه معیوب را بشکنیم؟
برای شکستن چرخه معیوب خلقوخو، باید یاد بگیریم که هر یک از عناصر را بهطور جداگانه تحلیل کنیم. با تمرین و مرور تجربیات گذشته، میتوانیم بفهمیم که کدام بخش از عملکرد ما مشکل دارد و چگونه میتوانیم آن را تغییر دهیم. اگرچه نمیتوانیم مستقیماً احساسات خود را کنترل کنیم، اما میتوانیم با تغییر رفتار، افکار یا وضعیت جسمی، تأثیر مستقیمی بر احساسات خود بگذاریم.
آغاز از خودآگاهی
اولین گام برای تغییر شرایط روحی، کسب آگاهی است. با مرور تجربیات گذشته و تحلیل احساسات، افکار، تأثیرات جسمی و رفتار در لحظات مختلف، میتوانیم بفهمیم که چه عواملی باعث بدتر شدن وضعیت روحی ما میشوند. این خودآگاهی به ما کمک میکند تا در آینده بهتر با این شرایط مواجه شویم و از افتادن در چرخه معیوب خلقوخو جلوگیری کنیم.
نکات پایانی
نوسانات خلقی بخشی طبیعی از زندگی هستند و هیچکس نمیتواند همیشه شاد باشد. اما ما مجبور نیستیم تحت فرمان این تغییرات باشیم. با شناسایی نیازهای برآورده نشده و تغییر در عوامل تأثیرگذار بر احساسات، میتوانیم شرایط روحی خود را بهبود بخشیم. احساسات ما محصول مستقیم مغز نیستند و تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند رفتار، افکار و وضعیت بدنی قرار دارند. بنابراین با تغییر در این عوامل، میتوانیم بر احساسات خود کنترل بیشتری داشته باشیم.
در نهایت، باید بدانیم که هیچگاه نمیتوانیم بهطور کامل از نوسانات روحی خلاص شویم، اما میتوانیم با تمرین و آگاهی از خود، بهتر با آنها کنار بیاییم و زندگی شادتری داشته باشیم.